دانلود آهنگ خسته ام از داریوش
پیاده شدمو منتظر موندم آریا ماشینو پارك کنه و با دست گلش بیاد. آریا که
کنارم ایستاد، یه حس خوبی پیدا کردم. اولین بار بود با همسرم جایی میرفتم، هرچند که آریا گاهی
باهام بدرفتاري میکرد. آریا زنگو زد و در بدون سوالی باز شد.
آریا
درو باز گذاشتم و مریمو به داخل فرستادم. نگاهم روي امیر که به سمتمون میومد، موند.
امیر با صداي بلند منو مخاطب قرار داد: سلام چقدر دیر کردین. کم کم داشتم آماده میشدم بیام
دنبالتون.
نشونه اي از دلخوري توي صورتش نبود. هیچوقت کینه به دل نمیگرفت مثل مریم. دلیل مقایسه اش
با مریمو نمیدونستم . گلو به دستش دادم: سلام.
امیر با خنده ابرویی بالا انداختو گفت: ممنون .
به گل اشاره کرد و ادامه داد: ناپرهیزي کردي.
رو به مریم کرد: سلام مریم خانوم. خوبین؟ خوش اومدین. منور فرمودین.
عکس العمل مریمو نگاه میکردم. لبخندي روي لبش بود. سر به زیر و با متانت جوابشو میداد، زل
نمیزد به طرف مقابلش، باهاش هرهر و کرکر راه نمینداخت. همینجور ادامه میداد تا صبح باید می
ایستادیم. که خداروشکر سحر جیغ ن به سمتمون اومد و مریمو تو آغوشش فشرد. با هم
احوالپرسی میکردنو جیغ جیغ راه انداخته بودن،مریم میخندید و جواب شوخیاشو میداد، یه جلسه
ملاقاتو این همه دوستی برام عجیب بود.
صداي امیرو کنار گوشم شنیدم: وقتی کنار هم میومدین با خودم گفتم چقدر به هم میان. آریا،
مریمو به راحتی از دست نده. میتونه زن زندگیت باشه.
دستمو جلوش گرفتم: ادامشو نمیخوام بشنوم. امیر وقتی که شیوا رو بار اول دیدم همین فکرو راجع
بهش داشتم. اما دیدي چی شد.
امیر دهن باز کرد: اما.
عصبی جواب دادم: اما و اگر نداره. ادامه بدي از همین راه برمیگردم.
دست خالیشو پشت کمرم گذاشتو به داخل هدایتم کرد: باشه مثل همیشه ساکت میشم. من حرفمو
زدم. دو روز دیگه پشیمون شدي نگی چرا بهم نگفتی.
درباره این سایت